غزل( مصیبت نامه ی دل):

غزل( مصیبت نامه ی دل):

مزن زخمش که صاحب دارد این دل
مواظب باش مراقب دارد این دل

اگر عمری به هجران در عذاب است
بدان محبوب غایب دارد این دل

چو خون میباردش از دیده اینسان
مخند بر او مصائب دارداین دل

مپندارش که چون آزرده از اوست
که راهی بر اجانب دارد این دل

به جورت سرخوشم چون دیدنت نیست
که پندارند مصاحب دارد این دل

اگر بینی چو نی می نالد اینسان
شکایت از اجانب دارد این دل

شنیدند عاشقان دلداده گانند
نه هرکس را که راغب دارد این دل

یکی از ما رباید دل نه هر کس
چو بلبل عشق صائب دارد این دل

حکایت نامه ای با خون نویسم
بدانند آنکه کاتب دارد این دل

سحر "بس کن مصیبت نامه ی خود
زیاد از حد مصائب دارد این دل



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب‌ها: غزلیات
[ یک شنبه 18 آبان 1399 ] [ 18:45 ] [ وجیه الله شیخی ]
[ ]
  • رنکینگ
  • قالب وبلاگ