غزل(توبهترین ترانه ای تو شعر جاودانه ای):
توبهترین ترانه ای تو شعر جاودانه ای
در این هبوط غمزده سرور عاشقانه ای
بزن به تار و پود دل تو نقش مهربانیت
به زخمه های ساز من تو چنک و صد چغانه ای
به سازخویش و نای دل اگر ترانه می زنم
به همت نکاه توست که بهترین بهانه ای
اگر ترا به شعرخویش فغان و ناله می کشم
به بیت بیت شعر من شعور عارفانه ای
تمام می شوم شبی عنایت تو گل کند
به هستیم به مستیم تو شور شاعرانه ای
مسیح واژه های من بیا در این غروب و درد
دم تو زنده می کند غروب هر ترانه ای
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: غزلیات