غزل(وای اگر دزد خودش قاری قرآن بشود):
وای اگر دزد خودش قاری قرآن بشود
تکیه بر تخت نهد دارو و سلطان بشود
او به یغما ببرد دار و ندار همه کس
دزد سجاده نشین مفتی دیوان بشود
خوش بدان سبحه و سجاده و دستار مباش
داغ پیشانی و دستار نه ایمان بشود
بی سبب خانه سپردیم به این زاهد دزد
اینچنین شیخ کجا سرور و خاقان بشود
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: غزلیات